معیاری برای همبستگی ملی
نهاددولت یک پدیده دوران مدرن تاریخ جامعه بشری به حساب می آید. شهروندان هرسرزمین با برگزاری انتخابات، بخشی از قدرت خود را به این نهاد واگذار می کنند و از آن انتظار دارند اداره کشور را با کارآمدی دنبال کند و برای مردم امنیت و آرامش بیاورد و شرایط را برای کسب وکار مهیا کند. بخشی از قدرتی که شهروندان به دولتها میدهند قدرت اقتصادی است. به این معنی که هرفردی درآمدی برپایه نیروی کار یا سرمایه خود به دست می آورد تا قدرت داشته باشد و میزانی از آن را به دولت تفویض می کند تا اداره کشور ممکن شود. این بخش از پولی که مردم به نهاد دولت پرداخت می کنند مالیات نامیده می شود. مالیات علاوه براینکه یک جریان از دادو ستد مالی میان نهادهای مدنی مثل مردم و بنگاهها با دولتها به حساب می آید معیار همبستگی میان دورکن اصلی جامعه نیز هست. بسیاری از احزاب درگیر کسب و یا حفظ قدرت مستقر در نهاد دولت در جامعههای دموکراتیک برای کسب رای بیشتر روی چند مقوله تاکید کرده و میکنند که یکی از آنها و شاید محوری ترین مقوله همان مالیات است. آن دسته از احزابی که وعده دریافت مالیات کمتر و شفافیت بیشتر در چگونه هزینه کردن مالیات را در جریان مبارزه انتخاباتی می دهند و مردم نیز قبول میکنند معمولا شانس بیشتری برای برنده شدن دارند. مالیات درحقیقت محل اصلی تامین درآمد و منبع اول برای هزینه کرد در بسیاری از کشورهای دارای اقتصاد سالم شده است. در برخی از کشورها مثل ایران که درآمد اصلی دولت از محل فروش منابع طبیعی است مالیات درمرحله دوم توجه قرار میگیرد و تنها در دوره هایی که احتمال کسب درآمد از محل فروش نفت کاهش مییابد دولت روی درآمد مالیاتی حساب باز میکند. به همین دلیل است که سهم مالیات از کل درآمدهای دولت در دهههای تازه سپری شده درایران رقم بزرگی نبوده و نیست. دولتهای ایران تا همین دهه 1390 که فروش و صادرات نفت به معضل تحریم برخورد کرده است توجه چندانی به این محل درآمدی نداشته و به همان میزان نیز با شهروندان پیوند عمیق برقرار نکردهاند. این وضعیت موجب شده است نظام مالیاتی ایران نظامی ناکارآمد و ناتوان دربرقراری برخی شاخصها شود. به طور مثال مقوله "عدالت مالیاتی" که یک شاخص بسیار با اهمیت درهر نظام مالیاتی کارآمد است درنظام مالیاتی ایران هرگز اجرایی نشده است. به عنوان مثال دیگری از کژکارکردی نظام مالیاتی میتوان به معافیت های گسترده مالیاتی اشاره کرد که برای شهروندان تلخ و متاسف کننده است. تجربه نشان می دهد تور نظام مالیاتی ایران بگونه ای بافته شده است که توانایی شکار مالیات دهندگان بزرگ را ندارد. علاوه براین تور مالیات ستانی درایران به اندازهای کوچک است که فرار مالیاتی از آن به آسانی ممکن شده است. این نظام مالیاتی ناکارآمد اما فشار زیادی بربنگاههای تولیدی و صنعتی که توانایی پنهان کردن کارخانه را ندارند و نمیخواهند با روشهای غیر قانونی از پرداخت مالیات خودداری کنند میآورد. روزانه چندین نوبت گلایه و طرح نارضایتی از نظام مالیاتی موجود از سوی بنگاهها به مدیران تشکلهای کارفرمایی میشود و در مجموع یکی از محل های منازعه بخش خصوصی ایران با نهاد دولت همین مقوله نظام مالیاتی است. شورای گفت وگو و کمیته ماده 12 بارها درباره موضوع نارسایی نظام مالیاتی نشست برگزار کردهاند و گلایه ها و موانع نظام مالیاتی کارآمد درایران را در این نشست ها مورد بررسی قرار داده اند. این نشریه نگاهی به همین موضوع دارد.
حسین سلاح ورزى
قائم مقام شوراى گفت و گوى دولت و بخش خصوصى و کمیته ماده 12